به نظر می‌رسد فرهنگ سازی کافی حتی برای مسئولان نشده تا تفاوت میان سینمای داستانی و مستند را درک کنند. جای هیچ تردیدی باقی نیست که سینما قرار نیست روایتگر آنچه در واقعیت رخ می دهد، باشد. سینما روایت گر داستان هایی است که می تواند خط به خط خلاف واقعیت و برآمده از ذهن خلاق نویسنده باشد، بنابراین لزوماً نه نیازی به تطابق با قواعد حقوقی، آیین نامه های شغلی و نه هر قاعده مرسوم دیگری است.
کد خبر: ۴۱۱۵۱۴
تاریخ انتشار: ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۵:۵۸ 27 April 2017
شکایت انجمن اهدای عضو ایرانیان از کارگردان فیلم سینمایی «یک روز بخصوص» مبنی بر روایت خلاف واقع، این پرسش را پیش آورده که چه زمان با قانون گذاری شفاف درباره حوزه فرهنگ، این چالش برطرف می شود و تا چه زمام اهالی فرهنگ می‌بایست پاسخگوی درک ناقص برخی نهادها و مجموعه‌ها نسبت به ساختار سینمای داستانی و مستند شوند؟
 
به گزارش «تابناک»؛ فیلم سینمایی «یک روز بخصوص» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی همایون اسعدیان که در اکران نوروزی بر روی پرده رفت، در روزهای اخیر با حاشیه‌های مواجه شده که ظاهراً جدی‌تر از حد انتظار است؛ حاشیه‌هایی که با داستان این فیلم درباره وضعیت درمان و پیوند اعضاء در ایران بازمی‌گردد و ظاهراً نوع روایت این داستان به مذاق انجمن اهدای عضو ایرانیان خوش نیامده، چرا که در این فیلم به باندبازی در نوبت اهدای عضو اشاره شده است.
 
کتایون نجفی‌زاده رئیس این انجمن، فیلم‌نامه «یک روز بخصوص» را برگرفته از عدم اطلاعات کافی نویسنده دانسته و در این‌باره گفته است: «این فیلم با اشاره به دلالی قلب هیچ‌گونه پایه و اساس علمی ندارد، زیرا قلب در شرایط خاص و تنها از فرد مرگ مغزی قابل اهداست. اهدای عضو از مرگ مغزی نیز کاملا تحت نظر دولت و وزارت بهداشت در بیمارستان‌های دولتی-دانشگاهی انجام می‌شود و تخصیص، توسط وزارت بهداشت صورت می‌گیرد و هیچ‌گونه باندبازی و پارتی بازی در این بخش جای ندارد.» 
 
او با اشاره به اینکه انجمن اهدای عضو ایرانیان به عنوان نماینده جامعه پیوند و اهدای عضو کشور مراتب اعتراض و شکایت خود را به وزارت ارشاد اعلام کرده، ادامه داده است: «در جشنواره فجر طی نامه‌ای خواستار توقف اکران این فیلم از جناب آقای ایوبی شدیم و تا امروز هم پیگیر این مسئله بودیم که متاسفانه جوابی دریافت نکردیم.» 
 
به گفته نجفی زاده سالیانه حدود ۸۰۰۰ مرگ مغزی در کشور اتفاق می‌افتد و کمتر از ۱۰۰۰ نفر به اهدای عضو می‌رسند: «رکن اساسی افزایش آمار اهدای عضو فرهنگ‌سازی در کشور است که بخش عظیمی از آن از طریق رسانه‌ها صورت می‌گیرد و متاسفانه تولید فیلم‌های این چنینی جز ضربه به این فرهنگ نوپا، اثر دیگری ندارند. فرهنگ اهدای عضو در کشور به علت نوپا بودن در معرض آسیب‌های فراوانی قرار دارد. به همین علت فعالیت فرهنگی در این حوزه نیازمند نظرات کارشناسی متخصصان آن است.» 
  سایه شاکی خصوصی روی سر همه فیلمسازان ایرانی!
 
همایون اسعدیان در واکنش به این اعتراض‌ها، گفت: «پیرو شکایتی که از طرف خانم دکتر نجفی‌زاده ـ مدیر انجمن اهدای عضو ایران ـ مطرح شده است، تاکید می‌کنم که ما در هیچ بخشی از فیلم «یک روز بخصوص» ادعا نکرده‌ایم که یک داستان واقعی را روایت می‌کنیم، اگرچه مدعی هم نمی‌شوم که چنین اتفاقاتی (فروش اعضای بدن و دلالی) در ایران نمی‌افتد.»
 
او ادامه داد: «من یک فیلم پلیسی یا معمایی نساختم که بخواهد ردیابی کند آیا در لیست پیوند قلب می‌توان دست برد یا خیر؟! که اگر این کار را کرده بودم، یک داستان دیگر ساخته می‌شد. در واقع در فیلم «یک روز بخصوص» با فرض اینکه اگر چنین اتفاقی رخ دهد، مسئولیت فردی ما در برابر آن چیست، به موضوع پرداخته‌ایم تا به این ترتیب تماشاگر را به فکر بیندازیم و به چالش بکشیم. بنابراین در هیچ کجای فیلم «یک روز بخصوص» ماجرای اینکه سرنخی از دلالی عضو به کجا وصل می‌شود پیگیری نشده است بلکه موضوع اصلی به چالش کشیدن یک آدم آرمان‌گرا است که مجبور به تصمیم‌گیری میان یک انتخاب اخلاقی و غیراخلاقی می‌شود.»
 
این کارگردان سینما در ادامه گفت: «نکته دومی که می‌خواهم به آن اشاره کنم این است که بسیار خوشحالم از اینکه بنیاد اهدای عضو به کاری که می‌کند، این‌چنین حساس است و به فیلمی که ما ساخته‌ایم هم حساسیت نشان می‌دهد. این بنیاد می‌تواند فیلم ما را نقد کند و بگوید غیرواقعی است، اما اینکه چنین بنیادی یا هر نهاد دیگری خودش را در مرحله اجتهاد قرار دهد و بگوید یک فیلم اکران شود یا نشود، دقیقا مشکلی است که در سینمای ما وجود دارد، در حالیکه در این سینما شورای پروانه نمایش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که متشکل از نمایندگان نهادهای مختلف است درباره اکران فیلم‌ها تصمیم‌گیری می‌کند و بالاترین مرجع برای تشخیص و صدور مجوز است.»

او افزود: «اگر امروز بنیاد اهدای عضو فکر می‌کند، می‌تواند این فیلم را از پرده سینما پایین بکشد، فردا هر جای دیگری می‌تواند خواستار توقیف فیلمی شود که آن را مخالف با اهداف و مواضع خود می‌داند. این مشکل فعلی سینمای ایران است که یک ارگان یا نهاد می‌تواند مدعی شود بنابه غیرواقعی بودن یک فیلم از اکران آن جلوگیری شود. برای من جای تعجب است که مدیر بنیاد اهدای عضو مدعی است، پس از جشنواره به آقای ایوبی (رییس وقت سازمان سینمایی) نامه داده تا از اکران فیلم «یک روز بخصوص» جلوگیری شود و من نمی‌دانم چه کسی به چنین نهادی اجازه داده چنین کاری کند و در این باره خود را مجتهد بداند؟!»

او با اشاره به اینکه وقتی فیلم «طلا و مس» را ساخته،عده‌ای بها و نقدهای تندی وارد کردند که باعث لطمه زدن به بیماران مبتلا به ام‌اس شده است، افزود: «من از هر نقد تندی به فیلم‌ام استقبال می‌کنم اما تاکید می‌کنم اجتهادی را که بخواهد صلاح بداند یک فیلم اکران شود یا نشود در حیطه وظایف مدیری همچون مدیر بنیاد اهدای عضو نمی‌دانم و معتقدم در این باره تنها مرجع شورای پروانه نمایش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که اگر اینطور نباشد، پس باید وزارت ارشاد را تعطیل کرد.»
 
به نظر می‌رسد فرهنگ سازی کافی حتی برای مسئولان نشده تا تفاوت میان سینمای داستانی و مستند را درک کنند. جای هیچ تردیدی باقی نیست که سینما قرار نیست روایتگر آنچه در واقعیت رخ می دهد، باشد. سینما روایت گر داستان هایی است که می تواند خط به خط خلاف واقعیت و برآمده از ذهن خلاق نویسنده باشد، بنابراین لزوماً نه نیازی به تطابق با قواعد حقوقی، آیین نامه های شغلی و نه هر قاعده مرسوم دیگری است.
 
اینکه تلاش کرد سینمای ایران را عیناً در چارچوب مسائل موجود مورد بررسی قرار دارد، تلاش برای تبدیل سینمای ایران به یک سینمای مستند است. سینمای مستند می‌بایست مبتنی بر وقایع حقیقی باشد و نمی تواند خلاف واقعیت روایت کند اما سینمای داستانی بر مبنای تخلیات نویسنده شکل می گیرند. باید هم به تماشاگران و هم به مسئولان متذکر شد که سینمای داستانی معنایی فراتر از واقعیت دارد و نباید متر و معیار سینما را با منافع فردی، گروهی یا سازمان شان کوتاه یا بلند نمایند.


اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار