کد خبر: ۴۶۳۶۴۲
تاریخ انتشار: ۲۹ تير ۱۳۹۶ - ۲۰:۳۷ 20 July 2017
احمد ملاشاهی| لبخند واشک نهایت بیان احساس آدمی است، یکی پرچم شادیست ودیگری نشان غم واندوه .شاید اگر این دو را از آدمی بگیرند پاره سنگی شود سخت ، مجسمه ای شود بی مهر وبی محبت و شاید هم جلاد عاطفه ها.
 باشادی وغم می شود دوست و دشمن را شناخت .محال است غمی ببارد و دوستان خوشحال شوند مگر آنکه درآن دوست غش باشد. محال است نسیم شادی وزیدن بگیرد ودوستان ناراحت باشند . ازهمین جهت است اینکه تولدی وعیدی برای محمد وآل محمد می آید طبیعیست خنده ی شادی برلب ما واینکه مصیبتی براو واهل بیت اش ببارد طبیعیست جاری شدن اشک غم ما .
 شاید ازهمین باب است که صادق آل محمد فرمود : "پیروان ما ازگل خلقت ما سرشته شده اند ، بامحبت و ولایت ما عجین شده اند ، شادند به شادی ما ، غمگین اند درغم ما ."
وقتی معرفت به نهایت برسد نه جلوتر ازمحبوب گام برمی داری ،نه از او فاصله می گیری ،بلکه گام در جای پای او باید گذاشت .بالاتر ازهمه لبخند جای پای لبخند او واشک جای پای اشک او باید گذاشت . 
 دنیای اسلام امروز برای وحدت کافیست بداند چه چیز اشک پیامبر واهل بیت را سرازیر می کند وچه چیز سپیدی لبخند رانمایان می کند .آنوقت همه می دانند چگونه مدافع حرم وحریمش شوند. آنوقت رجال ونیمه رجال ما ،عوام وغیر عوام ما در میان رنگ ها ،اقوام ، سیاست ها ومرزها ، اینقدر زود گم نمی شوند .
 شاید داستان پرچم شادی ونشان غم ، روایتی دیگر ازهمان ایت " اشداء علی الکفار ورحماء بینهم" باشد . شاید هم روایتی از "الهم صلی علی محمد وآل محمد" باشد.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار