کد خبر: ۴۶۵۴۳۲
تاریخ انتشار: ۰۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۱۳ 23 July 2017
صبح از خواب بیدار می شوم چند سایت خبری چک می کنم، سری به گروه های مختلفی که در آن ها عضویت دارم میزنم و مطالب رنگارنگ کانال هارا مرور می کنم، این صفحات و گروه ها و...  پر از اخبار، تعدادی برایم حساسیت زا هستند و تعداد بیشتری کم اهمیت. معمولا پیش می‌آید در طول روز در مورد چند تایی اش بحث و جدلی می کنم، و این شده است تفریح و اعتیاد هر روزه.

به این فرآیند که از بیرون نگاه می کنم، عایدی این فرآیند را نمی فهمم، واقعا اگر این قسمت از زندگی من محو شود چه پیش خواهد آمد؟ حتی اگر بتوان بر این فرآیند منافعی هم مترتب بود، جدل و دعوای میانه اش قطعا بی حاصل است، تقریبا ندیده ام کسی از این بحث ها دانش کسب کند، در بهترین حالت این بحث ها سبب می شود که ما با افکار شخص دیگری آشنا شویم و دیدگاهایش را بفهمیم و شاید بپذیریم و در بدترین حالت هم مجادله ی ما لفظی و در شرایط مقدورش، فیزیکی شده و در نهایت ما می مانیم و صدمه ای که هست و دانشی که نیست
چه این از نتایج عصر اطلاعات، که معادل سطحی زدگی شده بدانیم، و چه طبیعن زیست در نظام تضارب آرا، قطعا نتیجه چنین فرآیندی دانش نیست. بلکه اطلاعات است، اساسا نباید از خبر دنبال دانش گشت.

ما اطلاعات متفاوت را در مقابل هم قرار می‌دهیم و بر اساس نگرش شخصی یک بسته از آن استخراج می کنیم و با استفاده از آن بدنبال برتری بر حریفان هستیم، چه مجازی چه حقیقی. ساحت دانش، بری از یک سو نگری و تعجیل های این چنینی است، از سر و رویش هم مشخص است که دانش نیست ولی خود را خوب بزک می کند.

بگو مگو های هر روز، که چنین کرد، آن یکی چنان، درحالی که همین گزارش ها هم با درصد خطای بالایی همراه هستند، به چه کار می‌آید؟ هیچ اتفاق عجیبی نیافتاده، تا بوده همین بوده عصر تکنولوژی تنها سرعت را بالا برده و بر کیفیت اگر افزوده، هم کیفیت دروغ گفتن را بالا برده و هم راست را، همچنان هم قواعد ثابت هستند. که چه گفت، که چه نگفت ها نه اثبات کننده هستند و نه رد کننده ولی حتما پیامد مهمی دارند، مردمی که دنبال اطلاعاتی برای اثبات نظرشان می گردند را راضی می کنند، همین.

به آمارها که نگاه می کنید بوضوح بازدید کننده مطالب زرد بالاتر است حالا چه زرد سیاسی و ورزشی و چه فرهنگی و اجتماعی و جالب این است که پای همین مطالب زرد چه مقدار اظهار فضل ها که روانه نمی‌شود. ایرادی ندارد طبیعی تر از آن است که فکرش را بکنید، تقریبا اکثر افراد من جمله خود من، حوصله خواند یک کتاب ثقیل جرم شناسی را نداریم بجایش دوست داریم در مورد دلایل تجاوز به یک کودک و.... اظهار دانش کنیم، خب چه می شود کرد این راحت تر است. کلا جو گیر شدن حال می دهد، چه در زمین بازی چه در زمین ذهن و خیال.

خبر خواندن و شنیدن، چیزی بر کسی اضافه نمی کند، آدم ها صرفا این اخبار را به عاریت می گیرند تا تفکراتشان را اثبات کنند و یا بعضی از وقت ها اصلاح، هر چه هست در خبر، خبری نیست و بدا به حال کسی که از خبر دانشش را استخراج کرده باشد و تمام هنرش کنار هم چیدن چند خبر و گرفتن نتیجه از آن باشد.

تا اینجا هم باز طبیعی است قابل تحمل، اما دیگر داریم به مرز نزدیک می شویم، جایی که در آن چپی خبر نقل می کند تا حیثت راستی را ببرد و راستی چپی را، ضد انقلاب انقلابی و برعکس. به واقع اخبار شده اند ابزار جنگی، جای چوپ و چماق و تانک و هواپیما آدم ها بروی هم آتش خبر می گشایند، هر کدام هم می پندارند که چگونه خوب دیگری را مفتضح کرده اند، بدون اینکه بدانند که هیچ چیزی عوض نشده، کسی عاقل نشده، کسی حتی آگاه هم نشده، حتی بدتر از آن، با قطعیت می توان گفت که کسی حتی کوچکترین تغییری نکرده است، همه چیز سر جای خودش است و شما تنها توانسته ای در نزاع باطل ها کمی جلو بیافتی، بدون اینکه حواست باشد چه بر سر بینندگان این نزاع احمقانه آورده ای. و چون خونی علی الظاهر ریخته نشده پس همه چی سر جایش هست، که نیست برادر، چه خون ها ریخته شده و تو حواست نیست، چه دردها و کینه ها که کاشته شده و تو اصلا به آن اعتنایی نکردی. چقدر شنیده ایم که اول خود را باش، البته شاید آنقدر شنیده ایم عادی شده و چندش آور.

هیچ روزنامه ی اصولگرایی و هیچ اطلاح طلبی در خودش بیش از دیگری دنبال عیوب نمی گردد، واضحا این راه به سیتره بر خیال ها منجر نخواهد شد، به این می گویند خود زنی. از آن پیام ها و توییت ها می سازند و به عنوان سند اشتباهاتت منتشر می کنند ،خب بکنند، این راه عقل است و دردناک. کسی که با بزرگنمایی و حتی برجسته نمایی مشکلات دیگری، آن هم در قالب خبری که نه سرش مشخص است و نه تهش، نه لوازمش مشخص شده و نه همه ی شرایط وقوعش، دنبال اثبات حق می گردد، و حقیقت را در بی اعتبار سازی دیگری جست و جو می کند، بعد از مدتی یادش می رود مشکل کار کجاست. خبر اشتباهات دیگران، حجابی شده روی نگاه های ما، چپ فکر می کند می تواند تا ابد روی اشتباهات راست موج سواری کند، بدون توجه به اینکه چرا آزادی ای که از آن حمایت می کند در حال تبدیل شدن به بی بند و باری است، با برگه ی آزادی بازی می کند تا چند صباحی قدرت را بیشتر دستش بگیرد، راست فکر می کند مشابهت سازی ها تا ابد کار می کند، زهی تاسف که روز به روز اعبتار تشبهات اش را کمتر و کمتر کرده، یادش رفته که مشکلش این است که اعتبار اجتماعی اش روز به روز در حال محدود شدن است، بیشتر شده قیم مردم بجای معرف یک نگاه اصیل، نرفته و نمی رود دنبال اینکه چرا فلان ساختار کلفتش آنجور که باید کار نمی کند، هم آن را تنبل کرده هم خودش را گمراه.

حال جالبی نیست ولی هر چه هست طبیعی است، مگر اینکه نیرویی این مجادله ی طبیعی را غیر طبیعی کند و از روی حماقت به طرفی غش کند و فکر کند این خبر های سطحی معادل حقیقت هستند، که نتیجه اش می شود ...
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار