"موکب داری" عراقی ها نیز شبیه "هیات داری" ما آدابی دارد که باید با اعتنا به همین ادب و سلک و رعایت جزئیات موکب داری، این بیرق را برافراخت.

چهار آسیب در کمین موکب های ایرانی است که باید مراقبت شود. طبیعی است که این آسیب ها برای اقلی است و صدالبته که همگی ماجورند.

اما اول از همه پرهیز از دولتی شدن است. هرنوع موکب غیرمردمی در مسیر راه پیمائی یک اشتباه پرآسیب است. ویژگی بارز موکب های عراقی در مردمی بودنش است. هر نوع "موکب نفتی و وقفی" در این راه خطاست. اگر عزم و هزمیست، مردم را حمایت کنند نه بیشتر.

دوم پرکردن چاله های پیش پاست. موکب هدف نیست؛ مسیر "رفتن" شویم. ایرانی ها علمی را بلند کنند که بر زمین است. مثلا برخی ایرانی ها در جمع آوری زباله ها کمک کردند. برخی دیگر در مرزها و غیره. چه اشکالی دارد بجای موکب داری، نهضت حمل و نقل رایگان زوار را تا مرزها راه بیاندازیم؟ و دهها طرح مشابه.

به این فهم، مهمترین وظیفه ما در ایام راه پیمائی، "امتداد خادمی" تا این سوی مرزهاست؛ تا تهران، اصفهان، تبریز... آنسو بی نیاز از ماست.

سوم هضم شدن در مناسک عراقی هاست. ما میهمانیم؛ محو شویم. هرآنچه ایرانی نمائی است، خطاست. فرقی نمی کند چای ایرانی یا آش ایرانی. عکس "حاج قاسم" هم اگر با فخرنمائی است؛ خطاست. سال گذشته خبری منتشر شد که رهبری با نصب عکس هایش در مسیر اربعین مخالف است. حق همین است. تنها و تنها آنچه مربوط به جهان اسلام است باید سردست گرفت.

در نهایت توجه به اصل راه پیمائی و فلسفه شکل گیری موکب هاست. موکب داری یعنی خدمت رسانی؛ خدمت برای چه؟ برای "راه پیمائی". پوستر امام و رهبری و عکس شهدا و غیره خوب است اما جایش اینجا نیست. ما با امام و شهدا به مسیر "راه پیمائی" رسیدیم اما اینجا وظیفه مان خدمت برای پیاده روی است؛ نه عکس و پوستر پخش کردن.

"هویت موکب داری" یعنی خدمت به زوار برای "پیاده روی". موکب محل "رفتن" است نه "ماندن". موکب محل "خدمت دادن" است نه "جلوه کردن". موکب محل "دگرنمائی" است نه "خودنمائی". پیاده روی اربعین خودش بزرگترین کار فرهنگی است، دنبال "کار فرهنگی ضمیمه ای" نباشیم. بزرگترین کار تبلیغی و ترویجی، خادمی زوار و اعتلای این راه پیمائی عظیم است.

یکی از آداب مهم موکب داری عراقی ها تمرکز در خادمی است. با تمام وجود تلاش می کنند، "راه پیمائی" زوار را نصرت دهند.

واقعیت اینست که اشکال این سبک تربیتی، ریشه ایست. "توزیع بسته فرهنگی" در راه پیمائی اربعین مثل مدل کارفرهنگی ما در انقلاب اسلامی است. حقیقتا فکر می کنیم کار فرهنگی در جمهوری اسلامی منحصر در شعارها و مناسک است.

اگر تمرین کنیم که بزرگترین کار فرهنگی در جمهوری اسلامی خدمت رسانی است و بزرگترین کار انقلابی، خادمی مردم است؛ آنگاه در مسیر راه پیمائی اربیعن که "انفجار فرهنگ اسلامی" و "جلوه قیام مظلومین" است، دنبال توزیع بسته فرهنگی نخواهیم بود.