کد خبر: ۶۹۹۴۷۳
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۷ - ۱۰:۵۶ 05 January 2019

تابناک : پس از اعلام خبر تعلیق موسسه فرهنگی هنری راویان خان هشتم نیمروز در منطقه سیستان ، واکنش ها به آن روز به روز در حال افزایش است و هر کدام از طیف های سیاسی منطقه با توجه به عملکرد مثبت این موسسه مطالبی را دراین خصوص به رشته تحریر در می آورند.

به گزارش تابناک از زاهدان در همین راستا حمزه خلیلی از فعالین سیاسی اصلاح طلب استان سیستان و بلوچستان طی یادداشتی که برای تابناک ارسال شده است به این موضوع واکنش نشان داد و خواستار شفاف سازی اداره کل ارشاد اسلامی سیستان و بلوچستان درخصوص اعتبارات تخصیص یافته فرهنگی به موسسات مختلف شد.

متن این یادداشت بدین شرح می باشد :

این روزها جز "پرکاری" استاندار باانگیزه سیستان و بلوچستان تقریبا هرچه خبر رسمی و غیررسمی در فضای رسانه ای و محفلی استان می شنوم، ناامیدکننده و تاسف بار است؛ از حواشی بوجود آمده برای نماینده سراوان تا فاجعه دبستان اسوه حسنه و گر گرفتن چراغ نفتی های مدارس گوشه گوشه استان و استعفای وزیر بهداشت و اخبار ریز و درشت اجتماعی و فرهنگی.

گرفتاری امروز استان، گرفتاری همیشگی ماست که تقریبا هیچوقت هیچ چیز و هیچ کس سر جایش نبوده و نیست و همین باعث این همه تلاطم و تزریق یاس و سرخوردگی به مردم استان مان می شود. از چند روز پیش هم خبر تعلیق سه ماهه فعالیت موسسه فرهنگی و هنری "راويان خان هشتم نیمروز" در زابل، به کلکسیون اخبار نااميد کننده فضای روانی و رسانه ای مان اضافه شد. به این بهانه خواستم چند خطی بنویسم. راستش شناخت دقیق تر منش و خط فکری "یونس دهمرده" طی همین سالهای افول جرايد سنتی (شکل سنتی مطبوعات مجلد و کاغذی) و ظهور اشکال جدید رسانه برایم حاصل شد هرچند بواسطه قرابتش با مرحوم دکتر نورا و نسبتش با حاج حسین دهمرده (پدر بزرگوارش) که بر گردن سیستان و اهلش حق بزرگی دارد، کمابیش می شناختمش.

هیچ وقت در طول این سالها او را در کارش تند و یا برعکس کند نديدم، حرکت آهسته اما پیوسته از ویژگی های بارز اوست.

خاطرم هست چند سال پیش که با ظهور نرم افزارهای موبايلي باب جدیدی در زمینه نشر اخبار و نقطه نظرات باز شده بود از او به عنوان یکی از نخستین همکاران دعوت کردم که به محفل مجازی که محل تبادل نظر دوستان رسانه ای از شمال تا جنوب استان بود، بپیوندد و سایرین را نیز به این جمع دعوت کند. با کمال میل استقبال کرد و جزو معدود دوستانی بود که در کمترین زمان ممکن این تحکیم مواضع را از عرصه شعار به صحنه عمل کشاند.

آن زمان با کمک دوستان رسانه ای که تقریبا دستشان به هیچ کجا بند نبود، کارهای بزرگی کردیم. شاید در زمانی دیگر برخی از آنرا با ذکر جزئیات به اشتراک گذاشتم.

این چند روز که واکنش های مختلف کنشگران سیاسی و اجتماعی و رسانه ای را به تعلیق این موسسه فرهنگی و هنری می دیدم، یادم آمد که یکی از دغدغه های آن سالهایی که دوستان رسانه ای را گرد هم جمع کرده بودیم، همین مسئله بود که در مواقع بروز مشکل، عموما هوای همدیگر را نداریم و فکر میکنم نقد بجایی هم بود.

اما طی این چند روز خرسندم که می بينم در این "مسابقه حمایت صادقانه" از همسنگر ، تقريبا "نفر آخر" شده ام! این ثمره تلاش واقعی دوستان خبرنگار و کنشگران اجتماعی و سیاسی مان است که امیدوارم همچنان مستمر، پایدار و همه گیر باشد.

کمابیش و از طریق فضای مجازی پیگیر فعالیت های موسسه خان هشتم بودم و خوشحال که چنین جوانه های امیدوارکننده ای در سیستان در حال رشد و بالندگی ست و البته می دانستم که راه سختی هم پیش روی گردانندگان خواهد بود اما نمی پنداشتم این قدر مصائب و مشکلات قریب و نزدیک اند.

برخی برنامه های فرهنگی خان هشتم از جمله واکاوی، بررسی تاریخی و مستندسازی قیام ۱۹ بهمن مردم سیستان بر علیه رژیم ستم شاهی به رهبری عالم فقیه و فرزانه عصر حضرت آیت الله شریفی سیستانی داماد عارف و مجتهد عالی قدر حضرت آیت الله العظمی قاضی (اعلی الله مقامه) از جمله برنامه های بسیار مهم این موسسه بود که از قضا، نگارنده نیز داوطلبانه قصد به ثمر رساندن بخش کوچکی از اهداف آن را داشت.

سابقه فعالیت های بکر این موسسه در طول دوره حیات کوتاهش و هم سوابق قابل توجه مدیران این موسسه خود گویای حسن نیت و اهداف عالی و آینده نگرانه این حرکت فرهنگی و اجتماعی است.

برای حقیر به عنوان یکی از اعضای کوچک خانواده بزرگ رسانه ای استان و فردی که دغدغه مسائل فرهنگی و اجتماعی استان را دارد، سوالات و ترديدهاى متعددی در روند این تصمیم که منجر به توقف موقت فعالیت این موسسه شده، وجود دارد که تلاش خواهم کرد در این یادداشت، بخش های مهمی از آن را با مخاطبان محترم به اشتراک بگذارم. امید آنکه در صورت صحت استدلال و شواهد، متنفذین و مسئولان امر در صدد رفع مشکل، مفاهمه و رفع توقیف برآیند.

شنیدم این موسسه که مجوز فعالیت اش را از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اخذ کرده در مدت کوتاه فعالیت اش و بلافاصله پس از افتتاح با انبوهی از تذکرهای کتبی ریز و درشت از عدم درج سال تاسیس و لوگو در تابلو گرفته تا اشکال در سربرگ موسسه مواجه شده است.

اینها در کنار معمای عدم تسهیل تصویب برخی طرح های نو و بکر موسسه و چرایی عدم تخصیص بودجه و اعتبار از جانب اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی و اداره موظف در این زمینه به موسسه موصوف، از جمله اساسی ترین سوالات ذهنی نگارنده است.

در ایرنا خواندم که مرتضی سلطانی نژاد معاون فرهنگی و مطبوعاتی این اداره کل گفته بدلیل تخلف موسسه خان هشتم در فضای مجازی فعالیت این موسسه تعلیق شده است (!)

در عجبم که انتشار عکس یا ویدئویی به ظن من و شما مسئله دار در صفحه شخصی کسی که ارتباط سازمانی با این موسسه ندارد ، می شود تخلف در فضای مجازی موسسه و بلافاصله به محاق تعلیق می رود آن وقت جناب معاون در شرح وظایفش به ترتیب هدایت، حمایت و نظارت را اولویت های خویش می خواند!


آیا معنی هدایت و حمایت همین تصمیمات ناعادلانه است؟!

به عنوان یک شهروند از مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سوال میکنم آیا در سطح استان و برای بازرسی از موسسات مشابه (۶۲ موسسه) تاکنون اقدامی صورت داده اید تا مشاهده کنید بسیاری از موسسات با سوابق چندساله نه تنها سال تاسیس و آرم موسسه بلکه اصلا تابلویی و شاید برخی شان دفتر ندارند ولی آزادانه و بدون هیچ تذکر کتبی و شفاهی به فعالیت شان ادامه می دهند؟

این سخن بدان معنا نیست که تساهل با موسسات در این زمینه های پیش پا افتاده امری نامقبول است بلکه بدین معناست که اگر قانون قابل اجراست چرا برای همه يکسان اجرا نمی گردد؟

جناب آقای مسگرانى!

آیا اطلاع پیدا می کنید که مدیران برخی از همین موسسات فرهنگی و هنری با وجود ريتوئيت و باز نشر مطالب برگرفته از کانال های معاند، برانداز و وابسته به گروهک های تروریست و یا هرزه نگاری همچنان به عنوان نوابغ و اسوه های فعالیت فرهنگی و هنری مشغول یکه تازى در استان بوده و هستند و نه تنها از تعلیق و برخورد با تخلفاتشان در فضای واقعی و مجازی خبری نيست بلکه از این اداره به آن اداره مدام در حال تشويق و تقدیر شدن هستند؟!

اداره متبوع جنابعالی چرا بجای حمایت موسساتی چون خان هشتم که یک تنه جور تمام دستگاه های اجرایی (که وظیفه ذاتی شان امیدبخشی به جامعه است) را می کشند، صرفا نقش مانع و سرعتگیر را برايشان بازی می کند؟!

آیا نباید به کور کردن تنها روزنه های امیدواری نسل جوان مهاجرت نکرده از سیستان خشکیده، از طریق مانع تراشی برای موسسات فرهنگی و هنری، بدبین باشیم؟!

آیا شما اطمینان می دهید که این تحرکات مشکوک نبوده و روال معمول مسئولان ذيربط است؟

آیا نمی شد تخلف مفروض مورد نظرتان را در قالب نشستی مشترک با مسئولان موسسه و مدیران محلی تفهیم، دفاعیات و مستندات را دریافت سپس حکم صادر می نموديد؟!

 

جناب آقای مدیرکل!

آیا ما به این سطح از "حقوق شهروندی" رسیده ایم که از جنابعالی درخواست کنیم به هر نحو که صلاح می دانید و برای تنویر افکار عمومی استان و پس از چند سال قبول زحمت "مدیریت فرهنگ و هنرمان" و البته ارشاد کردنمان، گزارش تفصیلی از تخصیص اعتبارات مربوطه با تفکیک نام موسسات و قید شهرستان ارائه بفرمائید تا به عنوان شهروندان ايران بدانیم دقیقا طلبکاری دستگاه شما از کسانی که داوطلبانه و با صرف هزینه از منابع مالی کاملا شخصی و مردمی و در راستای قوانین و مقررات موضوعه کشور فعالیت فرهنگی و هنری می نمایند، از چه جهت و چه مقدار است؟!

 

گلایه ای هم باید از مسئولان محلی اداره فرهنگ و ارشاد زابل داشت که با وجود شناخت کافی از عقبه این موسسه نخواسته و یا حداقل نتوانسته اند مانع این حرکت ضدفرهنگی و آسیب زا شوند.

با این اوصاف، نگارنده رجاء واثق دارد ائمه جمعه سیستان چونان همیشه با ایفای نقش سازنده، رافع این مشکل نیز خواهند بود.

به امید روزی که وارثان واقعی سیستان ورجاوند بر مقدرات خود حاکم شوند. یاس، ناامیدی و سرخوردگی ازین خاک رخت بربندد و آب و آبادانی به سرزمین مادری مان بازگردد.

 

با تشکر - حمزه خلیلی

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار