خشم سرکوب شده یا فروخورده را زمانی تجربه میکنیم که خشم داریم اما به هر دلیلی آن را درست ابراز نمیکنیم؛ چرا که به ما از کودکی گفتهاند که ابراز خشم کار زشتی است و بچههای خوب این کار را انجام نمیدهند! چرا به ما نگفتند که اگر این خشم به سراغ ما بیاید با آن چطور رفتار کنیم؟ و این شد که جامعه و پیرامون و رفتار خود خانواده شد آیینه و درسی برای چطور ابراز کردن خشم و از ما آدمهایی ساخت خشمگین از هر چیز و اتفاقی...
برخی افراد ممکن است احساسات دیگری را جایگزین عصبانیت کنند، مثلا احساساتی مثل غم، افسردگی، اضطراب، گناه و شرم جای احساس خشم را بگیرند و با این کار مشکلاتی را ایجاد میکنند:
بی حسی: برخی افراد ممکن است احساسات خود را انکار کنند تا جایی که ممکن است احساس بی حسی یا خاموشی کامل کنند.
پرخاشگری منفعل: برخی هم سعی میکنند از خشم دوری کنند تا جلوی تعارضات احتمالی را بگیرند. با این حال ممکن است به جای آن از رفتارهای منفعل-تهاجمی استفاده کنند. به عنوان مثال، آنها اغلب ممکن است نظرات طعنهآمیزی یا کنایهآمیز ارائه دهند، دائماً خصمانه و بدبین به نظر برسند، از همه چیز انتقاد کنند، دائماً دیگران را تحقیر کنند، یا سعی کنند به روشهای غیرمستقیم بدون اینکه به آنها بگویند چرا ناراحت هستند، با آنها برخورد کنند.
طغیان: برخی از افراد پس از سرکوب خشم برای مدت طولانی، در نهایت منفجر میشوند و یک طغیان شدید عصبانیت پیدا می کنند.
سرکوب احساسات برای سلامت جسمی و روانی میتواند مضر باشد. دکتر کلمانسکی در وبسایت روانشناسی ذهن خیلی خوب( very well mind (تاثیر سرکوب خشم روی بدن را توضیح میدهد.
در سطح فیزیکی، سرکوب احساسات، از جمله خشم، می تواند منجر به استرس فیزیکی بر بدن شود. خشم یک پاسخ بیولوژیکی به تهدیدات درک شده، بنابراین بدن شما وارد یک حالت بیش از حد هوشیار میشود که برای کمک به زنده ماندن شما طراحی شده است. در این حالت فشار خون و ضربان قلب شما افزایش مییابد و بدن هورمونهای خاصی را ترشح میکند که باعث انفجار خشم شما میشود. خنثی کردن مکرر خشم میتواند بدن را در یک وضعیت استرس طولانی مدت قرار دهد و همین مشکلات سلامتی مانند فشار خون بالا را به بار میآورد؛ علاوه بر این بر پردازش عاطفی تأثیر میگذارد. همه احساسات ما پیامهایی برای ما دارند. هربار که احساسی را نادیده میگیریم، فرصت انعکاس، عبرت گرفتن از آن و ایجاد بینش نسبت به اولویتها و ارزشهای خود را از دست میدهیم.
خشم میتواند یک احساس منفی شدید باشد که از احساساتی مثل بیاحترامی، شرم، تحقیر یا احساس از دست دادن قدرت یا کنترل ایجاد شود. سرکوب خشم میتواند جلوی تنظیم، پردازش و بیان مناسب احساسات را بگیرد و باعث اختلال در شرایط سلامت روان شوند. نادیده گرفتن خشم و مسائلی که باعث آن می شود میتواند منجر به مشکلات روانی دیگری مانند افسردگی، اضطراب یا حتی کنترل رفتارهای مرتبط با عادات، غذا، مواد و غیره شود.
خشم سرکوب شده همچنین می تواند روابط شخصی شما را خراب کند. این می تواند باعث شود که شما به روش هایی رفتار کنید که ممکن است مغایر با ارزش های شخصی شما باشد و در نتیجه بر مرزهای شما و توانایی شما برای واقعی بودن و واقعی بودن با دیگران تأثیر بگذارد. به گفته APA، افرادی که خشم خود را سرکوب می کنند اغلب در روابط با مشکل مواجه می شوند
دکتر کلمانسکی برخی از رویکردهای درمانی که ممکن است جلوی سرکوب خشم را بگیرد را توضیح داده است؛
ذهن آگاهی میتواند یک رویکرد سالم برای آگاهی در مورد احساسات خود ایجاد کند. مثلا اینکه چه زمانی احساسی را تجربه می کنید، چقدر آن را به شدت تجربه میکنید و چگونه آن هیجان را در لحظه مدیریت میکنید. مشاهده دقیق عواملی که باعث خشم شما می شود و نحوه رفتار شما در زمان عصبانیت می تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را به طور سازنده بیان کنید.
یادگیری مهارتهای مدیریت هیجان میتواند مفید باشد، از جمله آموزش احساسات خود، درک اینکه چگونه احساسات در زندگی روزمره شما ظاهر میشوند و شناسایی محرکهای احساسات. باید یاد بگیرید جای خلاص شدن از شر آنها چطور تجربیات عاطفی خود را به رسمیت بشناسید و بتوانید یاد بگیرید که چگونه آنها را مدیریت کنید.
اصول درمان شناختی رفتاری مانند یادگیری جایگزینی الگوهای فکری غیرمفید با الگوهای مفید، همچنین تمرین مهارتها و راهبردهایی برای مدیریت هیجانات شدید در هنگام وقوع برای کنترل خشم کمک کننده است. تحقیقات نشان میدهد که تکنیکهای رفتاردرمانی شناختی میتواند به طور موثری خشم و پرخاشگری را درمان کند.
مواردی را که باعث عصبانیت شما شده را در دفترچهای یادداشت کنید، احساسی که در شما ایجاد کرده و کارهایی که در آن زمان انجام دادهاید را یادداشت کنید. این میتواند به بهبود آگاهی عاطفی شما کمک کند.
گاهی اوقات به دلایل بی اهمیتی عصبانی میشویم. با این حال، صرف نظر از علت، برای ما حیاتی است که بتوانیم احساسات خود را تنظیم کنیم و آنها را به روش های سالم ابراز کنیم. در حالی که طغیان خشم راه حل نیست، مهم است که یاد بگیریم چگونه مرزها را تعیین کنیم و احساسات منفی را به طور سازنده منتقل کنیم. سرکوب خشم می تواند به روابط ما آسیب برساند و بر سلامت روحی و جسمی ما تأثیر بگذارد. اگر تمایل دارید خشم خود را سرکوب کنید، دانستن این موضوع که چه چیزی باعث عصبانیت شما میشود، چگونه در آن موقعیتها واکنش نشان میدهید و چگونه بر زندگی و روابط شما تأثیر میگذارد، توجه بیشتری داشته باشید. یک متخصص سلامت روان هم میتواند به شما کمک کند تا از طریق برخی از مسائل مربوط به خشم که با آن مواجه هستید، مقابله کنید.