امروز وزیر امورخارجه کشورمان که برای ادای توضیحاتی به مجلس رفته بود در سخنان خود به نکته بسیار مهمی اشاره کرد و آن اینکه سیاست خارجی نباید محل دعوای سیاسی داخلی باشد.

محمد جواد ظریف گفت: «امروز مهم‌تر از هر چیزی انسجام درونی است، چرا که سیاست خارجی حوزه دعوای جناحی نبوده و باید از هر دوگانه‌سازی و دعوای جناحی در این حوزه اجتناب شود» ایسنا

این سخن معقولی است که هیچکس با آن در مقام حرف مخالفتی ندارد اما به نظر نمی‌رسد که در همین مقام حرف و سخن هم مخاطب آن فقط یک جریان سیاسی باشد و به خصوص باید یادآوری کرد یکی از مهمترین نمونه‌های استفاده‌از موضوعات سیاست خارجی در رقابت های سیاسی داخلی در دولت آقای روحانی و در ارتباط با امضای توافق نامه ایران و غرب موسوم به «برجام» اتفاق افتاد . 

حتما آقای ظریف نیز مانند افکار عمومی به خوبی به یاد دارند که در رقابت‌های انتخاباتی سال ۹۲ تا چه اندازه از این موضوع برای اثرگذاری در سیاست داخلی و به خصوص کسب رای در انتخابات خرج شد. جدا از برخی انتقادات لازم به تیم هسته ای دولت قبل -یعنی دولت محمود احمدی نژاد- و برخی اختلافات طبیعی کارشناسی که در مباحث سیاسی آن دوره وجود داشت به جرات می‌توان گفت که محور اصلی تبلیغات پروپاگاندایی، پرحجم و «دوگانه سازی» شده در انتخابات سال ۹۲ و در واقع برگ برنده روحانی در آن سال همین موضوع یعنی گشودن کامل قفل پرونده هسته ای در سیاست خارجی و رفع مشکلات داخلی بود. 

تیم تبلیغاتی روحانی در فضای داغ و پر حرارت آن دوره با دمیدن بر ضرورت انجام یک توافق راه را بر برخورد منطقی تر و بدور از هیاهو در این باره بستند. هر چند این کار به بهانه نوعی مقابله با آنچه «برخورد سیاسی منتقدان» با مذاکره عنوان می شد صورت گرفت، اما نتیجه آن بالا رفتن انتظار افکار عمومی برای انجام یک توافق سریع تر بود و هزینه مخالفت با چنین امری نیز بالا رفت.

همچنین همه به یاد داریم که پس از امضای توافقنامه هسته ای نیز تا چه اندازه دولت در این زمینه درباره آن تبلیغ کرد و این بار شخص وزیرخارجه نیز از این تبلیغات وسیع به شیوه ای بسیار سخاوتمندانه بهره مند شد تا جایی که او را با مصدق و  امیرکبیر مقایسه کردند و ... . 

این رویکرد به خصوص به دلیل توفیق سیاسی اولیه دولت در این مذاکرات تا زمان‌انتخابات ۹۶ هم ادامه یافت و به عنوان مصداق کاملی از دوگانه سازی مورد نظر آقای ظریف در سخنان امروزش در مجلس به کار تبلیغات انتخاباتی در سیاست داخلی آمد.

یقینا توفیقات هر دولتی در سیاست خارجی در کارنامه اش ثبت می شود و به طور « طبیعی» در ارایه این کارنامه حتی در موسم انتخابات به کار می آید و هیچ دولتی از بیان نتایج اقدامات خود در سیاست خارجه از این حوزه صرف نظر نمی‌کند. اما آنچه درزمینه برجام رخ داد فراتر از یک امر طبیعی بود. 

دولت و طرفدارانش در برخورد با برجام یعنی چیزی که به منافع ملی مربوط می شود و فراتر از مقاصد و منافع جریانهای سیاسی است با دوگانه سازی های سیاه و سفید مانع شنیدن صدای منتقدان یا دستکم اثرگذاری آنان بر افکارعمومی شدند و در این راه نیزهیچگاه چشم از انتخابات پیش رو برنداشتند. 
 
حل تمام مشکلات داخلی، ساختاری و مزمن کشور به ادامه مسیری که دولت یازدهم در پیش گرفته بود گره زده شد و دولت به شیوه ای که منتقدان آن را « ناموسی» می خواندند از برجام تمام قد دفاع کرد و حتی حاضر نشد پس از عقب نشستن بی‌هزینه آمریکا و پس از آن اروپایی ها از این دستاورد به برخی مشکلات حقوقی این توافق نامه اعتراف کند. 

با این حال برجام درس بزرگی برای سیاستمداران کشور بود. چه برای آنها که به زعم دولت با برجام مخالفت سیاسی می کردند و چه برای آنها که از آن به عنوان برگ برنده در رقابت انتخاباتی استفاده کردند. این درس همان است که آقای ظریف امروز در مجلس به آن اشاره کرد: از سیاست خارجی نباید برای منافع جناحی داخلی استفاده کرد .